پیگیری - 2

رسانه های اجتماعی

تاریخ : چهارشنبه 02 مهر 1399 زمان : 12:50 | بازدید : 52
نویسنده : محمد محبوبی | لینک ثابت | نظرات (0)

 

آرون می‌گوید هدف این بازاریابی برقراری رابطه با شریک و مخاطب او پیش از شروع عرضه محصول یا خدمت به آنهاست. این کار نیازمند تلاش فراوانی خواهد بود اما بسیار ارزشمند است. او می‌گوید: «پیروی از شرکا در زمانی که شما پیش از آن، چیزی به فروش نرسانده‌اید شبیه این است که با شخصی در یک کنفرانس آشنا می‌شوید که ناگهان از شما برای خیریه طلب پول می‌کند. نیت و قصد او خیلی خوب است اما شما تازه با او آشنا شده‌اید و او هنوز اعتماد شما را جلب نکرده‌ است.» رویکرد مشارکت به نظر آسان‌تر می‌آید چون شما می‌توانید از روابط موجود او با مخاطبش سود ببرید. اما برداشت اولیه از شما نباید به شکل یک معامله باشد. شما در ابتدا باید رابطه برقرار کنید. به خصوص اگر به فکر ساخت یک برند هستید.»

 

۳. سخن‌پراکنی در رسانه‌های اجتماعی

 

مثل روش قبلی، رسانه‌های اجتماعی نیز به عنوان ابزاری مهم، نه ضروری، در بیشتر برنامه‌های بازاریابی محسوب می‌شوند. اگر راهکار شما این است که پستی با این مضمون بگذارید که :«هی بچه‌ها، ما یک وبسایت جدید راه انداختیم باید یه سری بهش بزنید!»، به گفته‌ی آرون این ریسک وجود دارد که در نظر مخاطب آزاردهنده به نظر بیایید تا ارزشمند. «به همین خاطر به این کار “سخن‌پراکنی” می‌گوییم و این یعنی شما به جای صحبت کردن با آنها، سرشان جیغ بکشید.»

 

پراکندن پیام دیگر تاثیرگذار نیست. آرون توضیح می‌دهد که «مردم دوست ندارند سرشان داد بکشید، آنها می‌خواهند مثل یک انسان با آنها صحبت کنید. آنها می‌خواهند با شما (یا برندتان) رابطه داشته باشند. پلتفرم‌های اجتماعی برای اجتماعی بودن طراحی شده‌اند. وقتی شما به سخن‌پراکنی می‌پردازید، خود را از برقراری ارتباط با مخاطب محروم می‌کنید. بازاریابی امروز به شدت به رابطه‌ی شما با مخاطب‌تان وابسته است.»

 

علاوه بر این، اگر شما آنچنان در برقراری رابطه با مخاطب خود تلاش نکرده‌اید، هیچ کس اصلا پیام‌های شما را نخواهد دید (یقینا فیسبوک و اینستاگرام این روزها چنین شرایطی دارند). آرون می‌گوید: «الگوریتم‌های این رسانه‌ها چنین وضعیتی را ایجاد کرده‌اند، در نتیجه شما باید رابطه داشته باشید پیش از آنکه محتوای مورد نظر خود را با دنبال‌کنندگان به اشتراک بگذارید.»

 

بسیاری از کارآفرینان بر این باور هستند که باید در تمام رسانه‌های اجتماعی حضور داشته باشند؛ آنها خودشان را زیادی غرق این چیزها می‌کنند. شما فقط باید در جایی حضور داشته باشید که مشتریان‌تان حضور دارند. به گفته‌ی آرون، مثلا اگر مشتریان شما از فیسبوک استفاده نمی‌کنند، نیازی به حضور در فیسبوک نیست.

 

حتما بخوانید: چطور استراتژی بازاریابی خود را در شبکه‌های اجتماعی ارتقا دهیم

۴. استخدام کارشناس برای انجام کارهایی که شما کاملا از آنها بی‌اطلاع هستید

کارشناسان

 

آرون می‌گوید: «موضوعاتی در بازاریابی وجود دارد که به خاطر آن افراد باهوش با شنیدن آنها احساس حماقت کنند. هنگام گفتگو با یک وکیل چنین احساسی به خود من دست داد: انگار که او به زبان دیگری صحبت می‌کرد. مشکل اینجاست که اگر نمی‌دانید برای چه چیزی پول می‌دهید در واقع فریب خورده‌اید.»

 

او می‌گوید که از سوال پرسیدن تا رسیدن به پاسخی که برای شما قابل درک باشد، نترسید. اگر سردرگم شده‌اید، ممکن است دلیلش این باشد که با کسی در حال مراوده هستید که او هم سردرگم است و در این شرایط نتیجه‌ای که به دنبال آن هستید کسب نخواهید کرد. کارشناسان باید قادر باشند که اصول کار خود را برای شما به شکلی قابل‌ فهم و ساده توضیح دهند.»

 

حتما بخوانید: ۱۵ معیار برای استخدام متخصصان بازاریابی دیجیتال

۵. تمرکز بر دوستان و فامیل

فامیل و دوستان

 

اگر محصول شما زیراندازهای ارگانیک یوگا ویژه‌ی مادران باردار است، تا وقتی که همه‌ی دوستان و اعضای فامیل شما مادران بارداری نباشند که تمرین یوگا می‌کنند و به برچسب ارگانیک روی محصولات توجه دارند، جزء بازار هدف شما قرار نخواهند گرفت. در نتیجه آرون توصیه می‌کند طوری روی آنها تمرکز نکنید که انگار هدف بازاریابی شما هستند.

 

حتما بخوانید: اشتباهات ساده اما رایج در بازاریابی

۶. کاری نکردن در هنگام فراهم آوردن مقدمات

کاری نکردن

 

آرون می‌گوید: «ما دوست داریم کاری نکنیم. هیچ کاری نکردن به انسان احساس اطمینان می‌دهد. اما هیچ کاری نکردن به معنای واقعا “هیچ کار” نیست. هیچ کار یعنی منتظر ماندن، کسب آمادگی و فراهم آوردن مقدمات. شما وقتی هیچ کاری نمی‌کنید در واقع کارهای زیادی انجام می‌دهید.» او می‌گوید همیشه دلایل منطقی زیادی برای اقدام نکردن وجود دارد. علت به تعویق انداختن کارها به معنای واقعی کلمه می‌تواند یا ترس از نظر دیگران درباره‌ی شما باشد یا تمایل به کمال‌گرایی.

 

پس به توصیه‌های آرون گوش بدهید. دست به کار شوید چون هیچ‌گاه احساس آمادگیِ صددرصدی به کسی دست نمی‌دهد.

 

منبع:

https://www.chetor.com/18771-%db%b6-%d8%a7%d8%b4%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%a7%d8%a8%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7%d8%b1%da%af%d9%88-%d8%a2%d8%b1%d9%88%d9%86/

تبلیغات پولی

تاریخ : چهارشنبه 02 مهر 1399 زمان : 12:45 | بازدید : 49
نویسنده : محمد محبوبی | لینک ثابت | نظرات (0)

 

آیا می‌دانید در فضای آنلاین چطور ظاهر شده و به نظر می رسید؟ این موضوعی است که باید به طور مداوم بر آن نظارت کنید، و هر زمان و هر جا که امکان دارد آن را ارتقا دهید.

 

آیا در رسانه‌های اجتماعی پروفایل دارید؟ اگر بله، آیا جزئیات آن به طور کامل توسط اطلاعات شما تکمیل شده است؟ آیا شما را به بهترین شکل ممکن نشان می‌دهند تا مانند یک حرفه‌ای به نظر برسید؟ آیا از عکس‌های حرفه‌ای و با کیفیت بالا استفاده می‌کنید؟ آیا با دیگران تعامل دارید و محتوای آنها را به اشتراک می‌گذارید؟

 

آیا دارای یک وبسایت برای برند شخصی‌تان هستید؟ یکی از بهترین راه‌ها برای رتبه‌بندی نام شما در موتورهای جستجو، طراحی یک وبسایت است. داشتن یک وبسایت نسبت به حضور در شبکه‌های اجتماعی، برای ارتقای برند شخصی‌تان موثرتر خواهد بود. افزودن منظم محتوای جدید به سایت برای شما هزینه‌ای ندارد. شما می توانید با کمترین قیمت یک دامنه‌ی اینترنتی داشته باشید، بنابراین هیچ بهانه‌ای برای انجام ندادن‌ آن ندارید. سعی کنید در صورت امکان دامنه‌ای با نام خود بخرید.

 

گوگل کردن منظم برند خود را فراموش نکنید تا ببینید چطور دیده می‌شوید، دیگران چه درکی درباره‌ی شما دارند، و درباره‌ی شما چه می‌گویند. بدون تلاش واقعی برای نظارت و دست‌کاری، دوران سختی برای ساختن یک برند شخصی معتبر خواهید داشت.

 

حتما بخوانید: چطور در لینکد‌‌ین یک پروفایل حرفه‌ای داشته باشیم؟

۵. در صنعت خود یک دانش‌آموز بمانید

مهم نیست چه اندازه از صنعت یا حوزه‌ی تخصص خود اطلاع دارید، عاقلانه آن است که به یاد داشته باشید همه چیز با سرعتی بیش‌تر از قبل تغییر می‌کند، و شما باید مطابق با آخرین تغییرات و گرایش‌ها باشید.

 

ساختن برند شخصی زمان‌بر است. اگر موفق به ماندن در صحنه نشوید، تمام تلاش‌تان به هدر خواهد رفت. اگر نمی‌خواهید بی‌اعتبار شوید، باید منبع ثابتی از مقالات، مجلات تجاری، وبلاگ‌ها و کتاب در دسترس داشته باشید. شما باید سعی کنید چیزهای جدید یاد بگیرید، مهارت‌های تازه‌ای که به بازار آمده را فرا گرفته و دانش خود را گسترش دهید. اگر رشد نکنید، آن‌گاه دچار رکود می‌شوید و این بدترین اتفاقی است، که شما مایلید برای‌‌تان بیفتد. احتمالا خودتان از اهمیت پیشرو بودن در بازی آگاه هستید، اما یک یادآوری دوستانه هرگز ضرری ندارد.

 

هنگامی که شروع به ارتقای برند شخصی‌تان می‌کنید، فرصت‌های مناسب در مسیر شما قرار خواهند گرفت. مردم شما را خواهند فهمید و به شما اطمینان خواهند کرد. با این حال، فراموش نکنید چقدر برای‌تان موثر است که خودتان به چیزی دست یابید. شما نباید درباره‌ی آنچه انجام نداده‌اید حرف بزنید، زیرا شما را از برند شخصی‌تان دور خواهد کرد. بهتر است نقایص و ضعف‌هایتان را پذیرا باشید. این کار شما را فردی انسان‌تر و قابل درک‌تر نشان می‌دهد.

من اخیرا در کسب‌وکارم به بن‌بست خوردم و متوجه شدم دلیل آن اشتباهات بدی بوده که در بازاریابی مرتکب شده‌ام. اما تا آن زمان هنوز متوجه نشده بودم که خودم باعث بروز چنین مشکلاتی بودم.

 

 

مارگو آرون (Margo Aaron)، بنیان‌گذار وبسایت That Seems Important، وبسایتی که به کنکاش ارتباط میان بازاریابی، روانشناسی و کارآفرینی می‌پردازد (مارگو در این زمینه‌ها کارشناسی خبره است)، می‌گوید: «من همیشه درباره‌ی عوامل بروز برخی رفتارهای انسان‌ها و علت انجام بعضی از کارها کنجکاو بوده‌ام.»

 

او پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه کلمبیا، وارد عرصه‌ی بازاریابی شده و به گفته‌ی خودش به «مترجم بالفعل» دنیای واقعی و آکادمیک تبدیل گردیده است. کمی بعد از دانشگاه، کار مشاوره را شروع کرده و پژوهش‌های روانشناسی‌اش را به بازاریابی و نهایتا کسب‌و‌کار برگردانده است.

 

مارگو اضافه می‌کند که هیچ رویکرد کلی و واحدی برای بازاریابی وجود ندارد. او می‌گوید: «مهم نیست که “قاعده‌ی صنعت” چیست، مهم رویکردی است که شما را به بازار هدف‌تان متصل می‌کند. همین و بس. تنها چیزی که واقعا مهم است مشتری شماست: او کیست؟ او کجاست؟ او چه می‌خواهد؟ پاسخ این سوالات، استراتژی بازاریابی شما را تشکیل می‌دهد.»

 

در ادامه به معرفی اشتباهات رایج بازاریابی و توصیه‌های آرون برای جلوگیری از وقوع آنها می‌پردازیم.

 

‌۱. صرف هزینه‌ی فراوان برای تبلیغات پولی

 

آرون می‌گوید: «بسیاری از کارآفرینان به سرعت به تبلیغات پولی روی می‌آورند چرا که می‌خواهند به صورت خودکار از دهانه‌ی قیف‌شان (قیف طبقاتی بازاریابی) عبور کنند. بهترین رویکرد در ابتدا، برقراری رابطه با مشتریان است. به محض اینکه با آنها آشنا شوید، به خوبی متوجه خواهید شد که کجا، چگونه و چه زمانی به آنها ار طریق تبلیغات پولی دست پیدا کنید.»

 

مطمئنا تبلیغات پولی در مسیر بازاریابی بسیار کمک‌کننده هستند. اما زمانی می‌توانند نقش خود را به خوبی ایفا نمایند که به گفته‌ی آرون «هزینه‌ کسب هر مشتری (CPA) کمتر از ارزش طول عمر مشتری (CLV) باشد.» اگر هزینه‌ی به دست آوردن یک مشتری بیشتر از ارزش او باشد، کسب‌و‌کار شما سرمایه‌ی مالی خود را از دست می‌دهد. اگر ندانید که ارزش یک مشتری چقدر است، دشوار است بفهمید که چقدر پول از دست می‌دهید. آرون می‌گوید: «تبلیغات پولی زمانی مفید هستند که بدانید چه مقیاسی برای‌تان سودمند است، مثلا احساس ایجاد شده در برابر فروش، یا وقتی می‌دانید چه منافعی می‌خواهید به دست آورید و چه اقدامی اتخاذ نمایید.»

 

۲. روی آوردن عجولانه به بازاریابی مشارکتی

 

 منبع:

https://www.chetor.com/19124-%da%86%d8%b7%d9%88%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%af-%d8%b4%d8%ae%d8%b5%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%af-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d8%b3%d8%a7%d8%b2%db%8c%d9%85/

در صحبت‌ کردن تاثیرگذارتر باشیم

تاریخ : چهارشنبه 02 مهر 1399 زمان : 12:44 | بازدید : 49
نویسنده : محمد محبوبی | لینک ثابت | نظرات (0)

 

پست سنتی: پست عادی هم مانند ایمیل اثرگذاری بالایی ندارد، اما راه بسیار خوبی برای افزایش آگاهی از کسب‌وکار شما است. چیزی را که می‌خواهید پست کنید، تهیه کنید. این چیز می‌تواند یک کارت پستال، بروشور، نامه یا غیره باشد. هنگامی که نمونه‌ی تمام شده در دست شما باشد، خودتان می‌توانید روی آن آدرس بنویسید و تمبر بچسبانید، یا از یک مرکز بسته‌بندی مرسولات، برای آدرس‌نویسی، پر کردن، و تمبر زدن استفاده کنید. مراکز بسته‌بندی مرسولات، تمبر را به صورت عمده خریداری می‌کنند که این باعث صرفه جویی ۴۰ درصدی در هزینه‌ها می‌شود. به خاطر داشته باشید که هرچه باشد، یک نامه‌ی تمبردار، اعتبار بیشتر و شباهت کمتری به ایمیل‌های ناخواسته دارد.

 

 

پیگیری، کلید موفقیت در فروش است. شما خیلی زیاد کلمه‌ی «نه» را خواهید شنید. این «نه» در مورد بعضی افراد قاطعانه است. اما برای بعضی دیگر، این «نه» فقط در حال حاضر «نه» است. بسیاری از صاحبان کسب‌وکار پس از شنیدن «نه» تسلیم می‌شوند. اما آیا می‌دانستید که ۸۰ درصد فروش‌ها در تماس اول، دوم، یا حتی سوم اتفاق نمی‌افتد. برای رسیدن به یک فروش تعداد ۵ تماس یا بیشتر باید گرفته ‌شود. پیدا کردن مشتری به پوست کلفت و باور قوی به آنچه می‌فروشید احتیاج دارد. فقط به خاطر اینکه امروز کسی به شما «نه» می‌گوید، قرار نیست فردا هم به شما «نه» بگوید. رمز و راز کار این است که یک سیستم پیگیری غیرمزاحم، برای مثال یک لیست ایمیل یا مجوز تماسِ دوباره با فاصله‌ی مثلا شش ماهه داشته باشید.

داشتن برند شخصی به شما کمک می‌کند تا در چشم دیگران بهتر دیده شوید. برای همین هر چه بیشتر بتوانید روی برند شخصی‌تان کار کنید، در نظر دیگران فرد والاتری دیده می‌شوید و آنها بیشتر به شما اطمینان خواهند کرد. وقتی این اتفاق بیفتد،معنی‌اش این است که شما در موقعیت یا صنعت خود، توانسته‌اید جایگاه مناسبی پیدا کنید. برای اینکه بدانید چطور می‌توانید برند شخصی خودتان را ارتقا دهید، مقاله زیر را بخوانید.

 

۱. خود را بشناسید و قابل اعتماد باشید

 

تصور کنید ایجاد یک برند حول خود «جعلی‌تان» تا چه اندازه دشوار است. شما باید به شیوه‌ی مشخصی عمل کنید، به شیوه‌ی مشخصی ظاهر شوید، و کلمات مشخصی بگویید، صرف نظر از اینکه چه احساسی درباره‌ی آن دارید. برخی از متخصصان پیشنهاد ایجاد یک برند شخصی از طریق شکل دادن و مدل‌سازی آنچه دیگران می‌بینند را می‌دهند، اما ادامه‌ی این روند برای مدت طولانی کاری طاقت‌فرسا است. برند شما باید بازتابی از خود شما باشد. آیا می‌دانید باورهای شما چیست؟ تمایل به چه دارید؟ نقاط قوت و ضعف شما چیست؟

 

هرگز فراموش نکنید که با دیگران در ارتباط هستید. اگر شما شخصی واقعی به نظر نرسید، یا اگر به نظر برسد در حال تقلید هستید، چقدر احتمال می‌دهید دیگران به شما اعتماد کنند؟ حتی اگر شخصیت جعلی شما را برای مدتی بپذیرند، در ادامه این روند، کوچک‌ترین تناقضی می‌تواند مشکل‌ساز شود.

 

برای ساختن یک برند شخصی، شما باید در درجه ی اول خود واقعی‌تان را درک کرده و سپس آن را با جهان به اشتراک‌ بگذارید. برای اینکار نقاب خود را بردارید و از آسیب‌پذیر بودن نترسید.

 

حتما بخوانید: ۱۰ دلیل برای اینکه برند شخصی شما افتضاح است

۲. اجرای سخنرانی

اگر به دنبال ساختن برند خودتان هستید، باید به‌طور منظم سخنرانی کنید. طبیعتا، این امر به معنای توسعه‌ی مهارت‌های ارتباطی شما خواهد بود. اگر دقیقا به شیوه‌ی دیگران سخنرانی ‌کنید، هرگز از آنها متمایز نخواهید شد.

 

از جایگاه دانش و قدرت صحبت کنید. نشان دهید در مورد آنچه صحبت می‌کنید آگاهی دارید، و به‌ صورتی به سوالات پاسخ دهید که به درد مخاطب بخورد.

 

نشان دهید اعتماد به نفس دارید. ممکن است بعضی از شما انتقاد کرده یا با شما مخالفت کنند. نکته‌ی مهم آن است که نسبت به بازخوردها پذیرا باشید. از دیگران به خاطر اشتراک دیدگاه‌شان سپاسگزار باشید، و اگر نکاتی که مطرح کردند درست باشد، مشخص کنید چطور می‌توانید در آینده آن را بهبود داده و بهتر شوید.

 

سخنرانی‌ها فرصت‌هایی برای دیده و شنیده شدن هستند. از سخنرانی‌های کوچک شروع کنید، و به توسعه‌ی آن ادامه دهید.‍‍‍‍ احتمالا شما نمی‌توانید به محض شروع، سخنرانی‌ای با کیفیت بالا ارائه دهید، اما اگر به تلاش‌تان ادامه دهید، طرفداران خود را پیدا خواهید کرد و برای سخنرانی در رویدادها و کنفرانس‌های بزرگ‌تر و برجسته‌تردعوت خواهید شد. پس با جدیت شروع به کار کنید و از تمام نیرو و انرژی خود بهره بگیرید.

 

۳. مقالاتی درباره‌‌ی رهبری فکری بنویسید و در مصاحبه‌ها شرکت کنید

مقالات رهبری فکری و مصاحبه‌ها برای شما اعتبار ایجاد می‌کنند. اگر چه به دست آوردن بهترین فرصت‌ها از طریق سخنرانی، نیاز به زمان و تلاش دارد، اما اگر آنچه را که برای شما پیش می‌آید، پذیرا باشید، به زودی در همه جا دیده خواهید شد.

 

از طریق اینترنت و نشریات معتبر، با برندهای مشهور و برجسته و همچنین شیوه های مدیریتی و کاری آنها آشنا شوید. این کار بر اعتبار شما می‌افزاید.

 

موفقیت برای حضور در رسانه، ناشران آنلاین و انتشارات می‌تواند این چالش را محک بزند. با این حال، این یک روش مقتدرانه برای نشان دادن آن است که شما می‌دانید از چه حرف می‌زنید. با هر خروجی، شما به ایجاد یک ارتباط با افزایش‌ اعتبار برندتان می‌پردازید.

 

منبع:

https://www.chetor.com/19428-%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d9%85%d8%b4%d8%aa%d8%b1%db%8c-%d9%be%db%8c%d8%af%d8%a7-%da%a9%d9%86%db%8c%d9%85%d8%9f/